چمدانک

می‌گویند عنصر وجودی‌ام باد است، طالع‌بین‌ها نمی‌گویند، آدمهایی که مرا می‌شناسند می‌گویند. نمی‌دانم این خاصیت است یا ضعف، که نمی‌توانم برای مدت طولانی یک جا بند شوم. سفر می‌کنم و از رقص قاصدک در باد می‌نویسم.

چمدانک

می‌گویند عنصر وجودی‌ام باد است، طالع‌بین‌ها نمی‌گویند، آدمهایی که مرا می‌شناسند می‌گویند. نمی‌دانم این خاصیت است یا ضعف، که نمی‌توانم برای مدت طولانی یک جا بند شوم. سفر می‌کنم و از رقص قاصدک در باد می‌نویسم.

در باب دوستانی که همیشه لطف دارند.

توی ایران اگر با دکترتان دوست باشید، نه تنها بخاطر شما زودتر می‌آیند سرکار، بلکه صف پزشکهای متخصص را هم برایتان قیچی می‌کنند و به آن سر شهر زنگ می‌زنند و سفارش می‌کنند که وقتی برای فلان تصویربرداری رفتید هوایتان را داشته باشند. در آخر وقت اداری هم تلفن می‌زنند ببینند حالتان بهتر شده یا نه و امیدواری می‌دهند که نگران نباش. 

دکتر علی‌محمدی همیشه به من لطف داشته، از آن روز که اتفاقی از خواننده‌های وبلاگ درآمد (همان روز که حالم خیلی بد بود و غصه می‌خوردم که چرا توی این شهر اینقدر تنها هستم که کسی مرا نمی‌برد دکتر). حالا دیروز با اینهمه اینطرفف و آنطرف رفتن و سفارش کردن به این و آن واقعا این حس را داشتم که یکی هست که وقتی بیمار هستم برایم نگران می‌شود و پی‌گیری می‌کند. حتی سرسخت‌ترین ماها هم به محبت اینچنینی محتاجیم. زنده باشی دکتر. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد