یک جاهایی روی نقشهی دنیا هست که پای کمتر غریبهای به آنها رسیده. مثلا املاک خصوصی بسیار وسیع که در کشوری مثل آرژانتین یافت میشوند، زمینهایی که با درختان و بوتهها نقش پیدا کردهاند و خانههایی که از برق و اینترنت و مدرنیسم جدا ماندهاند. سوژوکه یکی از این مکانها بود که آرامشش تا ابد با من خواهد ماند.
در حال آماده کردن غذا برای گذاشتن در تنور هستند |
شوهرخالهام همیشه قلیان سفری خود را با خود میبرد و با دوستان به قلیان کشیدن و گپ زدن اوقات میگذرانند |
بادمجانها را قبل از اینکه بسوزند بیرون میآورند تا خالهام نازخاتون درست کند |
میز ناهار را آماده میکنند |
ناهار دلچسب |
اینجا برق یا گاز کشی نشده. آبگرمکن با هیزم گرم میشود و برق خانه با انرژی خورشیدی تامین میشود |
بعد از ظهر با هم در زمینهای خانوادهی کری به گردش رفتیم.
در جایی اینقدر دور و آرام، سگها بهترین همراهان کُری هستند. |
این ساختمان دیگریست که گاهی به مسافرهای شهرزده کرایه میدهند.کُری به من گفت میتوانی تا وقتی که دلت میخواهد اینجا بمانی. |
احتمالا صحبتهایشان دربارهی اوضاع نابسامان مملکت و گران شدن اجناس بود |
در راه برگشت به درختی رسیدیم که دانههای قرمز رنگ فلفل داشت که در شیرینیپزی استفاده میشوند.
بافت گیاهی منطقه |
و پاییز همیشه زیبا |
به شخصه این عکس را خیلی دوست دارم |
برای پایان یک روز دلانگیز چه چیزی بهتر از نوشیدن چای در کنار کسانی که دوستشان داری؟
خواهر کری خیلی اهل معاشرت نبود |
جای سگها |
و البته عزیزترینشان برای ورود به خانه اجازه لازم نداشت |
پنل خورشیدی که برق خانه را تامین میکرد |
فراموش کردم بنویسم، خانه مسافران هم خیلی تمیز و با طراوت است.
حق با شماست. و البته دور از برق و اینترنت و تلفن، بهشتی بود برای خودش
سلام
حتی تصور زندگی در چنین محیطی هم دلانگیز است. عکسها پر از زندگی هستند.
موافقم.